دکتر شهریار نویسنده و پژوهشگر/ هرچند اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در بدو پیروزی انقلاب اسلامی بر اساس شعار ” نه شرقی نه غربی ” بنیان نهاده شد اما با گذشت زمان و تشدید تقابل جمهوری اسلامی و غرب بویژه پس از عهد شکنی امریکا در مساله برجام و ناکارآمدی اتحادیه اروپا در احیای برجام و ترمیم روابط جمهوری اسلامی و غرب، جهت گیری سیاست خارجی ایران ناگزیر و بیش از پیش به سوی شرق متمایل تر شد.
طوری که در چند سال اخیر گرایش شدید به شرق در سیاست عملی دولتمردان جمهوری اسلامی ایران بوضوح مشاهده می گردد.
عقد قراردادهای متعدد با چین و روسیه، عضویت در پیمان شانگهای و بریکس، انجام رزمایش مشترک نظامی با همکاری چین و روسیه نمونه ای بارز از سیاست شرقی و نگاه به شرق ایران بوده است.
با این حال پر واضح است که بخش اعظمی از مسائل اقتصادی کلان مملکت بویژه در حوزه تجارت خارجی در گرو مذاکره با غرب و به دنبال آن رفع تحریم های سنگین علیه ایران می باشد.
چرا که در شرایط حاضر و حداقل تا قبل از حذف دلار در مبادلات خارجی اعضای بریکس، بدون رفع این تحریم ها امکان فعالیت و روابط اقتصادی عادی با تمام کشورها وجود نخواهد داشت و همچنین درآمدهای نفتی که بنیان اقتصاد کشور را تشکیل می دهد، مبادلات بانکی و پولی و حتی تولید داخلی و سایر موضوعات همچنان تحت الشعاع مساله تحریم ها بوده و با چالش مواجه خواهند بود.
کما اینکه در صحبت های برخی مسئولین کشور هم به روشنی مشهود است که بدون داشتن روابط عادی با جهان امکان تحول اقتصادی مورد نیاز و حل بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی امکانپذیر نمی باشد.
با این توصیف که بارها در صحبت های رئیس جمهور فعلی جمهوری اسلامی ایران این مساله وجود داشته است
از طرفی با توجه به رو به پایان بودن دوره ریاست جمهوری بایدن در امریکا و نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری در آن کشور فعلا امکان مذاکره وجود ندارد.
بنابراین ظاهراً تا نتیجه انتخابات امریکا باید منتظر بود چرا که انتخاب هر کدام از نامزدها می تواند در نحوه مذاکره و تعامل با جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار باشد و همچنین رویکرد مسئولین ایران در قبال نامزد منتخب میز مهم می باشد.