چهارشنبه / ۲ آبان / ۱۴۰۳
×
  • آذر ۲۵, ۱۴۰۰
  • اختصاصی پایگاه خبری رایان خبر/

    از کودکی ذهنی پرسشگر و فعال داشتم .
    در عین اینکه فرزندی بسیار مطیع و حرف شنو بودم اما هرگز به یاد ندارم هیچ چیز را بدون جستجوی علت و ریشه یابی و به اصطلاح چشم بسته قبول کرده باشم .
    هرگز بدون کنکاش مسأله ای رو نمی‌پذیرفتم .
    و گاهی اوقات این کنجکاوی حتی به قیمت آسیب زدن به خودم هم تمام می‌شد.
    به یاد دارم یک بار در زیر زمین خانه قدیمی دوست داشتنی مان برای اینکه بفهمم لامپش چطور خاموش و خاموش می‌شود دست به آزمایش خطر ناکی زدم.
    خدا را شکر با هوشیاری مادرم که از کنجکاوی ‌ام با خبر بود ختم به خیر شد و برق نگرفتم و دار فانی رو وداع نکردم.

    بارها برای اینکه از دوخت و دوز مادر خیاطم سر در بیارم سوزن در انگشت اشاره ام فرو رفت.
    ۹ ساله بودم که با داس کشاورزی پدرم انگشت شصتم را بریدم و چند ماهی درگیر شدم
    کلاس پنجم هم صورتم طی آزمایشی به دور از چشم مادر با آب جوش سوخت که اینبار هم جان سالم از حادثه به در بردم.
    با اینکه رشته تحصیلی ام در دبیرستان علوم تجربی بود و رویای پزشک شدن را سالها بود در سرمی پروراندم و حتی یک سال هم در یکی از زیر شاخه های پزشکی پذیرش شده بودم اما نرفتم و برای انتخاب رشته ای در کنکوری دیگر آماده می شدم که با سریالی آشنا شدم که در آن دختر دانشجوی رشته علوم اجتماعی با گرایش پژوهشگری مدام آسیب های اجتماعی را دنبال میکرد و به دنبال ریشه معضلات اجتماعی در لایه های جامعه می گشت.

    از این رو برخلاف میل خانواده و اطرافیانم « رشته علوم اجتماعی را با گرایش پژوهشگری »انتخاب کردم و ۴ سال را عاشقانه تحصیل کردم .
    یک بار برای شناخت شهر و شهرنشینی تحقیق میکردم تا جامعه شناسی شهری را پاس کنم و درس زندگی جمعی را در تراکم جمعیت بالا آموختم.
    بار دیگر برای شناخت و بررسی آسیب های روستایی به همراه دایی مهربانم که رییس جهاد کشاورزی وقت یکی از شهرستانهای شرق گیلان بودند راهی روستاها میشدم تا جامعه شناسی روستایی را به درستی و میدانی پاس کرده باشم .
    یادم می‌آید برای بررسی معضلات صنعتی ،صنعت چای را انتخاب کردم و به یکی از کارخانه چایسازی شهرم رفتم« چه تحقیق شیرین و جامعی بود » و شیرین تر اینکه همیشه نمره اول را از استادانم می گرفتم.
    مقاله نویسی هم یکی از واحدهای شیرین رشته ی مورد علاقه من بود و نمره کامل را از اسناد خداپرست نماد کامل یک زن موفق و تحصیلکرده گرفتم تا رسیدیم به پایان راه و پایان نامه و استاد آقا احمدی عزیز، استاد سختگیری که بیش از ۱۰ بار موضوع پایان نامه ام را رد کرد.

    و سر آخر موضوع جدیدی که تا آن زمان در دانشگاه ما کسی ارائه نکرده بود « سنجش نگرش متاهلین « زن و مرد» شهرستان لنگرود نسبت به همسان گزینی(همسر گزینی ) بالاخره مقبول خاطر مبارک استاد ارجمندم افتاد
    و شبانه روزم شد تحقیق و تهیه پرسشنامه و تعریف مفاهیم و عملیاتی کردن آنها و فراوانی و درصد جوابهای گویه ها و رسم دقیق نمودارها و جداول ارائه فرضیه و اثبات آنها و و و….و درنهایت نتیجه گیری و دریافت آخرین نمره از استاد سختگیر که ۲۰ نبود بلکه ۱۹ بود و همه دانشجو ها می دانستند که کسی که نمره ۱۹ را را از استاد میگیرد دیگر خود استاد شده است و او را به چشم نابغه ای می‌دیدند که از ۷خان احمدی گذر کرده است.
    بالاخره ۴سال ما هم تمام شد و از استاد سختگیر گرفته تا مسوول آموزش و مسوول رشته تحصیلی ما خانم صمدی حال و بی حال که با همه بد اخلاق بود الا من که نمی‌دانم چرا ؟ و هرکسی مرا می‌شناخت گفتند برو تحصیلات تو ادامه بده که حیف است در لیسانس بمانی اما بنا به دلایل زیاد شخصی و ناملایمات های زمانه ناسازگار با من تا به امروز موفق به ادامه تحصیل نشدم .
    اما….
    اما خوشحالم که این پژوهش و تحقیق ها مرا به سمت شغلی سوق داد که لازمه اش بررسی مسائل و معضلات لایه های مختلف جامعه است.
    خوشحالم هنوز قلم به دست دارم و هر روز بیشتر از روز قبل می آموزم و می‌نویسم .
    خوشحالم که هنوز مقاله نویسی بسیار برایم شیرین است .
    و پرداختن به موضوعات مختلف شهری و روستایی و صنعتی جز روزمرگی های من شده است و هر روز به دنبال تحقیق و پژوهش البته نه کتابخانه ای بلکه مثل همان دوران دانشجویی بصورت میدانی و در دل جامعه هستم .

    و امروز امیدوارم که بتوانم شاگرد خوبی برای استاد احمدی عزیز و استاد مریم خداپرست دوستداشتنی باشم و همواره به پدیده های اجتماعی پیرامونم موشکافانه نگاه کنم و راه حلی بیابم.
    امروز روز پژوهش است چه خوب که من هنوز در حال کنکاش و پژوهش پدیده های پیچیده اجتماعی هستم . هرچند نه در رشته علوم اجتماعی و در دانشگاه بلکه در متن جامعه و در قالب خبرنگاری
    روز پژوهش بر همه اساتید و پژوهشگران سرزمینم بخصوص تحصیلکرده های رشته علوم اجتماعی با گرایش پژوهشگری و همه خبرنگاران میدانی و من مبارک.

    دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.